تحلیل بنیادی چه مزایا و معایبی دارد؟

سرمایه گذاران همواره به دنبال روشی هستند که بتوانند معاملات مطمئن و با کمترین ریسک را انجام دهند، از این رو از شیوه های مختلف تحلیل برای شناسایی بهترین گزینه برای سرمایه گذاری، استفاده می‌کنند.

تمام روش های تحلیل قطعا در کنار مزایایی که دارند، دارای معایب نیز می باشند. هرچقدر یک تحلیل راه گشا و مفید باشد، با این وجود، قطعا محدودیت هایی نیز دارد. سرمایه گذاری را مانند پازلی (جورچین) بدانید که قطعات این پازل توسط روش های مختلف تحلیل پیدا و جایگزین می شود. با دانستن محدودیت های هر یک از روش های تحلیل، می توانید قطعات را توسط روش دیگر تکمیل کنید.

* تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال مهم ترین و قدرتمندترین ابزار در حوزه ی مالی و سرمایه گذاری هستند.

در این مطلب ما قصد داریم که به صورت خاص درخصوص تحلیل بنیادی صحبت کنیم و مزایا و محدودیت های آن را برشماریم. پس اگر به این روش تحلیل علاقمند هستید حتما این متن را تا انتها بخوانید که به این ترتیب نقاط قوت و ضعف این تحلیل را در تجزیه و تحلیل هایتان در نظر بگیرد.

مزایا و معایب تحلیل بنیادی در بورس

نخست به بررسی مزایای تحلیل بنیادی می پردازیم.

مزایا:
1.بزرگ ترین مزیت تحلیل بنیادی امنیت در مقابل امواج روانی بازار سرمایه است. از آن جا که این تحلیل مناسب برای سرمایه گذاری های بلند مدت است، در صورت بروز حوادثی یا انتشار اخباری و ایجاد فضای التهابی در بازار، سرمایه گذار چون افق دید بلندمدت نسب به تحلیل خود دارد، می تواند هیجانات خود را کنترل کند.

2.تحلیل ‌های بنیادی مناسب برای سرمایه‌گذاری‌ های بلند مدت و تمرکز بر روند های بلند‌مدت است. تحلیل بنیادی با بررسی دقیق صورت های مالی شرکت و تخمین چشم انداز آن، دوره ی سود دهی بلند مدتی را برای سرمایه گذاران ترسیم می کند.

3.خطاهای تحلیل بنیادی دارای ضریب پایین ‌تری نسبت به خطا های تحلیل تکنیکال هستند. از آن جا که تحلیل بنیادی پروسه ای دقیق، موشکافانه و حتی زمان بر است، سبب خطاهای کمتر و اطمینان بیشتر می شود.

4. تحلیل بنیادی از بورس قمار زدایی کرده و نگاه سرمایه گذاری ایجاد می کند. تحلیل تکنیکال برای معاملگری و کسب سود در کوتاه مدت است اما تحلیل بنیادی به دنبال سرمایه گذاری و کسب سود در بلند مدت می باشد.

5.وقتی سهم را به روش بنیادی بررسی می کنیم به ارزندگی و سلامت سهم پی می بریم. فرضیه اصلی تحلیل بنیادی آن است که در کوتاه مدت، قیمت سهم با ارزش ذاتی آن تطابق ندارد، اما در بلند مدت میل به قیمت واقعی خود دارد. پس می توان چنین گفت که تحلیل بنیادی، وظیفه اصلی خود را تعیین ارزش واقعی یک سهم می داند.

تحلیلگران بنیادی معتقدند که ارزش سهام در لحظه درستی برآورد نمی شود و مدتی طول می کشد تا تمام عوامل خارجی بر روی قیمت تاثیر بگذارد.

همانطور که پیش تر نیز عنوان کردیم، تحلیل بنیادی معایب و محدودیت هایی دارد که به شرح هریک می پردازیم.

معایب:
1.تحلیل بنیادی زمان دقیق برای رشد قیمت بیان نمی کند. سیگنال خرید و فروش وجود ندارد! تحلیل بنیادی نقاط خرید و فروش را تعیین نمی کند. تنها در خصوص اینکه آیا این سهم undervalue و یا overvalue است، نظر می دهد. در واقع تحلیل بنیادی هدف گذاری دقیق قیمتی ارائه نمی دهد. 

2.بکارگیری این تکنیک برای صنایع مختلف متفاوت و لازمه‌ ی آن تحقیقات زمان ‌بر و پر هزینه است. در مشاغل و صنعت های مختلف عوامل بسیار ژئوپلتیک، فنی، اقتصادی، رقابتی و… بسیاری تاثیرگذاری است که البته از هر صنعت و شرکت به صنعت و شرکت دیگر، درصد تاثیرگذاری این عوامل، متفاوت است و این احتمال وجود دارد که تحلیلگر هر عامل مهمی برای ارزیابی سهام را نادیده بگیرد.

3.نیازمند زﻣﺎنی ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻠﯿﻞ شرکت‌ هاست و ﻣﺤﺪودیت‌ های اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ ﺷﺮکت‌ ها از موانع آن به حساب می‌آیند. برای انجام تجزیه و تحلیل به روش بنیادی سرمایه گذار باید موارد زیر را بررسی کند:

1.تحلیل اقتصادی بین المللی و ملی

2.تحقیق درمورد صنعت

3.تحلیل کسب وکار

4.تجزیه و تحلیل رقبا

با توجه به این که شرکت های بسیاری در بورس پذیرفته شده و سهامشان روزانه در حال معامله است. بررسی موارد ذکر شده برای تنها یک شرکت بسیار زمان بر است کما اینکه میان چند صد شرکت، باید نمادی را نیز انتخاب کرد.

و همچنین از جمله ایرادات تحلیل بنیادی آن است که داده های مورد نیاز برای این روشِ تحلیل، روزانه منتشر نمی شود. صورت های مالی به صورت ماهانه، فصلی و سالانه انتشار می یابد که البته برخی اطلاعات مورد نیاز، تنها در صورت های مالی سالانه می باشد.

4.تحلیل بنیادی براساس مفروضات است. در این تحلیل فرضیاتی را باید در نظر گرفت؛ مانند: 1.ارزش دلار 2.تخمین هزینه و مواد اولیه 3.آینده صنعت 4. تخمین درآمد و سود سازی و… ، که تخمین و پیش بینی این فرض ها قطعا دشوار است. برآورد غلط هر کدام از این موارد می تواند زیان های هنگفتی را وارد سازد. پس درصورت تغییرات محیطی و برآورده نشدن فرضیات، تحلیل با خطا مواجه می‌ شود. 

5.یادگیری آن پیچیده و زمان ‌بر است و نیاز به تخصص بیشتری در زمینه‌ی مالی دارد. دانش و تخصص تحلیل بنیادی نیازمند دانش بسیارِ اقتصادی و تخصص حسابداری است.

کاربرد تحلیل بنیادی صرفاً محدود به سهام نبوده و این روش برای ارزیابی قیمت کلیه اشکال اوراق بهادار نظیر اوراق بدهی و مشتقه نیز قابل استفاده است.

6.مناسب معاملات کوتاه مدت نمی باشد. این باور در تحلیل بنیادی وجود دارد که بازار هر چقدر طولانی مدت اما به سمت ارزش واقعی میل می کند. اما این روند امکان دارد از یک سال تا چند سال به طول بیانجامد. از این رو برای نوسانات کوتاه مدت و به دست آوردن سود در دوره­ زمانی کوتاهی، تحلیل بنیادی مناسب نیست.

7.تنها عوامل کمی و عددی در نظر گرفته می شود اما توجهی به عوامل کیفی و غیر عددی وجود ندارد. عوامل غیر عددی بسیاری وجود دارد که به طور قابل توجهی عملکرد کسب و کار را در آینده، تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از این عوامل که بسیار مهم می باشد، کیفیت مدیریت است. با استفاده از تحلیل بنیادی، تحلیلگر نمی تواند ارزش چنین عواملی را در تحلیل های خود وارد کند.

8.امکان دستکاری در صورت های مالی وجود دارد. تقلب و دستکاری اعداد در صورت های مالی می تواند تحلیلگر را از انعکاس واقعیت دور کند. این امکان وجود دارد تحلیلگر با وجود کند و کاو زیاد و تجزیه و تحلیل های فراوان، نتواند متوجه تقلب ها در صورت های مالی شود.

9.بازار، از انعکاس اعداد در صورت های مالی، سریعتر واکنش نشان دهد. ماهیت بازارها، پیش بینی کننده است چرا که همه شرکت کنندگان در بازارها (سرمایه گذاران) نوعی پیش بینی درمورد رویدادهای آینده دارند.

برای مثال، در یک صنعت 5 شرکت فعال هستند. اگر به هر دلیلی 2 تا از شرکت ها از چرخه تولید خارج شوند، در چنین شرایطی انتظار افزایش سود و درآمد در 3 شرکت دیگر وجود دارد. پس بر تقاضا برای سهام آن شرکت ها تاثیر مثبت می گذارد حتی پیش از آن که تحقق بیابند و در صورت های مالی منعکس شوند.

10.بسیاری از فرضیات و دیدگاه ها در تحلیل بنیادی مخالفانی دارند و در دنیای واقعی، منطقی و قابل استفاده نیستند. مهم ترین آن ها، این است که فرض بر آن است که همه مردم منطقی رفتار می کنند در حالی که دیده شده سرمایه گذاران تصمیمات و معاملاتی هیجانی دارند.

در این مطلب ما قصد داشتیم نقاط ضعف و قوت تحلیل بنیادی را برای شما عنوان کنیم و مقصود بد یا خوب بودن و یا تایید و عدم تایید هیچ روش تحلیلی نمی باشد.

مطلب “تحلیل بنیادی چه مزایا و معایبی دارد؟” توسط مجموعه آموزشی بازارهای مالی بورسار، تهیه شده است.

0 پاسخ به "تحلیل بنیادی چه مزایا و معایبی دارد؟"

ارسال یک پیام

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسانه آموزشی بورسار می باشد.

up to

50% off

Awesome Products - Amazing Prices